از برکت نگاه تو بارانیم هنوز
آینه ی تجلی حیرانیم هنوز
حالا که زیر پرچم سبزت نشسته ام
معلوم می شود که تو می خوانیم هنوز
آقا درست مثل سر زلف تو به باد
در گیرو دار بی سرو سامانیم هنوز
هر شب میان روضه ات از حال می روم
یعنی که می دمی تو به بی جانیم هنوز
من را نسیم نام شما مست می کند
گل می کنی به دیده ی گریانیم هنوز
روز ازل محبتتان را خریده ام
از شور توست شور مسلمانیم هنوز
من باقیم مدام در این روضه ها حسین (ع)
چون در سلوک چشم شما فانیم هنوز
گر چه خداست بانی و مبنا تویی ولی
دلخوش منم که بر غم تو بانیم هنوز
شکر خدا که فیض تو را درک می کنم
ممنون که گریه می شود ارزانیم هنوز
یک بار اگر به کربلا ببریم چه می شود
دور از حریم وصل تو زندانیم هنوز